گاهی اوقات در مورد جوراب فانتزی مردانه که می پوشم از خودم سوال می کنم. نه در مورد اینکه چگونه یا چرا باید آنها را بپوشم، بلکه چرا.
به عنوان مثال: مردان واقعاً از چه زمانی شروع به پوشیدن ست لباس مردانه اسپرت کردند؟
آیا دلیلی وجود دارد که ما یک تکه پارچه بلند را به دور گردن خود می بندیم؟
چرا کتهای کت و شلوار باید سینهدار باشند و مانند ژاکت یک پارچه نباشند؟ چه کسی تصمیم گرفت؟
به یاد آوردم که بخش کوچکی از سردبیر سابق Style.com، درک استاندن (در حال حاضر مدیر خلاقیت دیجیتال در W) در مورد رابطه بین غذا و مد خواندهام، و یک بخش به این صورت است:
«در میان تمام کارهای خلاقانه، [غذا و مد] ضروری ترین هستند. برای رزق و روزی باید غذا بخوری. برای محافظت در برابر عوامل، باید لباس زير مردانه مشهد بپوشید. برای آشپزها یا طراحان خوب، این سوال پیش میآید که چگونه یک نیاز را به لذت تبدیل کنم؟ اگر زیاده روی کنید، مسخره می شود. اگر به اندازه کافی دور نروید، خیلی ابتدایی است. این یک چالش جالب غذا و سهم مد است.”
با توجه به سخنان او، کت و شلوار و کراوات قطعا یک ضرورت نیست، بلکه یک لذت پذیرفته شده عمومی است که مسخره نیست. در دنیای امروز، این یک لذت میلیون دلاری است که صنعت پوشاک مردانه را تقویت می کند. اما چگونه لباس راحتی مردانه و شلوارها، کراواتها، شلوارها یا هر چیزی که امروز میپوشیم، تبدیل به امروز شدهاند؟
همانطور که پرل باک یک بار گفت: “اگر می خواهید امروز را درک کنید، باید دیروز را جستجو کنید.” غرب و شرق مسلماً تا زمانی که غرب زدگی در جهان شرق آغاز شد، تاریخ یکسانی ندارند. اما اجازه دهید آن را برای پست دیگری ذخیره کنیم.
- منابع:
- تبلیغات: